تعلیق

تعلیق

به خودم اومدم و دیدم که زندگیم شده پر از ذوق و هیجان و البته اضطراب و کمی هم ترس برای آینده ای پر از عدم قطعیت ها و ناشناخته ها و البته موفقیت ها و شکست ها. آینده ای که به جز یه تصویر تار چیزی ازش ندارم، اما میدونم دارم به سمتش حرکت میکنم و با هر قدمم، خودم و خودش بهش سر و شکل میدیم. این شد که اینجا شد "تعلیق." تعلیقی (انگلیسی: Suspense) که به قول ویکی پدیا جان: " به حس و کشش تنش‌آلود و پرهیجانِ برآمده از موقعیتی غیرقابل‌پیش‌بینی و مرموز گفته می‌شود."

عضویت در خبرنامه معرفی کتاب
کتابخونه

خونده‌های اخیر

The Bell Jar
really liked it
I finished this book more than two weeks ago, and I was too glad I am done with it that totally forgot to write a review, though it has been haunting me since. A semi-autobiographical novel about depression and suicide (and suicidal thou...
بیروت ۷۵
liked it
tagged: soon-to-be-read
همسایه ها
it was amazing
tagged: ادبیات-زندان

goodreads.com

کتابهای رو طاقچه، زیر تخت، توی کیف، توی دست، و به تازگی توی گوش و توی کیندل

Electric Arches
tagged: currently-reading
The Art of the Novel
tagged: currently-reading
آخرین انار دنیا
tagged: ادبیات-جنگ-و-ضد-جنگ and currently-reading
فاوست
tagged: currently-reading

goodreads.com
شبکه اجتماعی جات
بایگانی

خواب

پنجشنبه, ۲۱ آذر ۱۳۹۲، ۱۲:۱۱ ب.ظ

یک ترم است که از شنبه تا سه شنبه هر روز ساعت 6 از خواب بیدار و 7.5 سر کلاس حاضر می شوم . یک ترم است که مثل گذشته و مثل همیشه ساعت 2 شب به بعد می خوابم. و یک ترم است که از شنبه تا دوشنبه تا 8 یا حتی  9 شب  بیرونم.  نتیجه  آن که برآیند خوابِ 4 یا حتی بعضا 5 روز اول هفته ام می شود  چیزی  در  حدود 4.5 ساعت در هر 24 ساعت.

سر کلاس ها چرت می زنم و از صبح که بیدار می شوم از فکر اینکه قرار است با انرژی ذخیره شده در این 4 ساعت تا خود شب سرپا باشم حالم به هم می خورد. یک وقت ها می شود که استرس هم می گیرم . یک جور ناجوری هم با آدم ها عصبی برخورد می کنم.

برای همه اطرافیان سوال است که خوب دیوانه چرا ساعت 2 می خوابی ؟ چه کاری مهمتر از خواب در زندگی تو وجود دارد  با دوازده واحد؟

و من صادقانه جواب می دهم کار خاصی نمی کنم فقط دلم خواب نمی خواهد . 

خواب را هیچ وقت به اندازه ی دیگران دوست نداشتم. به نظرم خواب یک هیچ مطلق است. یک پوچیِ توام با لذتِ دوست داشتنی. یک مانع همیشگی برای تنفس در سکوتِ سیاه نازنین. یک انفعال خالص که اگر رویا نداشته باشد به مفت نمی ارزد. یک زنگ تفریح اجباری که برای زمان آدم، این موجود مختار، چهارچوب معین می کند. یک عادت که تا ابد یک جور می ماند و تو اجازه تغییر در هیچ بعدش را نداری. 

یک  وقت ها دلم برای خودم می سوزد. برای خودم و تمام کسانی که خواب را دوست ندارند. تمام قربانیان این عفیون نامرئی که برایشان تعیین و تکلیف می کند و زندگی را گاه وقتی برایشان تلخ تر از واقعیت می کند . و چه بد که هیچ کس را هم از آن گریزی نیست . 

نه تنها گریز نیست که گاه پیش آمده که به آن پناه هم می بریم . خواب بهترین مامن برای تک تک لحظاتی است که دنیازده می شوم. زندگی زده حتی. و شاید اگر نبود این مامن همیشگی، تا امروز راه دست و پنجه نرم کردن با تمام نا ملایمات را کم و بیش آموخته بودم . شاید اگر فرصت داشتم در وقتِ خاموشی شهر فکر و فکر و فکر کنم، امروز ترس کمتری از آینده و مشکلات داشتم .

خواب برای من مثل یک راه گریز است که نباید باشد. بودنش در تکامل این خرده بشرِ عقب مانده توقف ایجاد می کند و دست آویز خوبی است برای تنبل سانانی چون من که به وقتش زیر همه کارها بزنند و به آغوش گرم رختخواب بلغزند. 

خلاصه آن که آرزوی کودکی و حال و آینده ام این است که بدون خستگی روزها بگذرند و من هم مجبور نباشم زجر تمام افکاری را که هر بار پیش از خواب به ذهنم هجوم می آورند را تحمل کنم. زجر ساعت عا غلت زدن و غوطه خوردن در روزمرگی این و آن و خودم.

نظرات  (۳)

جالب نوشتید مخصوصا اونجا که نوشتی کار خاصی نمیکنم فقط دلم خواب نمی خواهد!!!
همون که بهت گفتم. دکمه ی اسکیپ ایت باید داشته باشه. هر شب شکنجه ی مدام. هر شب وقتی همه جا تاریک میشه و پاتو میذاری تو رخت خواب بهت حمله میکنن. بهت ضربه میزنن به هر نقطه از بدنت سوزن میزنن. انگار همه چی منتظر باشه که ههون لحظه تو تاریکی مطلق بر سرت نازل بشه. انگار که روش نشه چشم تو چشم شه باهات تو روز روشن برای همین میخواد قیافه شو نبینی...میخواد بدون عذاب وجدان و با بی شرمی بهت حمله کنه.... الان من تو رخت خوابم. زیر حمله. ساعت ١٢ و ٥ دقیقه بامداد.
پاسخ:
میخواد بدون عذاب وجدان و با بی شرمی بهت حمله کنه ... عالـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی !!!
روزمرگی اصلا چیز خوبی نیست ...
پاسخ:
نه خوب نیست ولی یعنی خواب روزمرگی رو از بین می بره ؟؟

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی