کمی تا قسمتی فقط برای گردگیریِ ذهنِ خاک و خولی ِاین اواخر
بعد مثلا شاید فکر کنی که یک چیز ترسناکی توی زندگیت میخواد اتفاق بیفته. و شاید حس کنی از اتفاق افتادنش هم نمیتونی جلوگیری کنی. و بعد حتی حس کنی که ته ذهنت میخواد که اتفاق بیفته. چون باید بفیته. یا شایدم فکر می کنی که باید بیفته.بعد طبیعی باشه که با همه اینها ذهنت درگیرِ بشه و نشه های فراوون میشه تا جایی که بخوای ازشون فرار کنی. و بعد این فرار کردن یعنی که نتونی یه جا بشینی یا روی یک کاری تمرکز کنی یا سر یه کلاسی تا آخرش دووم بیاری. و بعد برای این فرار کردن پناه میاری به آدما و پناه میاری به خواب و پناه میاری به هر چیزی که خودت رو با ذهنت یه وقت تنها جایی گیر نندازی خدایی نکرده. بعد اولش فکر میکنی که بذار برم یه جا رو گیر بیارم که داد بزنم و خلاص. بعد میبینی دلت نمیاد داد بزنی و خلاص. اصن دلت نمیاد که برگردی به حالت سابق. بعد فکر می کنی که اصن اون حالت سابق چی بود ؟ کِی بود؟ بعد میشینی یه گوشه فکر و فکر که شاید یه چیزی از اون گذشته های نه چندان دور بتونی ترسیم کنی. بعد نمیشه. بعد بگی به درک و تلاش کنی که از آینده ات ترسیم کنی. بعد باز ببینی نمیشه و بعد ولی نتونی بگی به درک. بعد کلا نتونی به اون چیزی که میخواد پیش بیاد بگی نیاد یا براش قانون بذاری. بعد کم کم بری توی فاز ترس که چرا دیگه با ذهن خودت حس قرابت نداری. چرا باهات رو در بایستی داره ؟! یا چرا مثلا سیستمش مثل قبل کار نمیکنه. بعد باز یه گوشه دیگه پیدا کنی که بشینی به تعمیر اون مغز لعنتیِ از کار افتاده. بعد ببینی یه مشت پیچ و مهره که قبلا خوب جفت و جور میشد تو مشتت اضافی اومده. اصن کلا یه مدل دیگه بستی این مغزِ کاهل شده رو. بعد هی به خودت فحش بدی که حالا اصن گور بابای آینده و اینا. اصن بذار بیاد فقط یه هفته دیرتر. بشین سر درس و مشقت جون مادرت. بعد یه صدایی از ته ذهنت اکو بده که وِلِش وِلِش. دنیا دو روزه و این صوبتا. بعد دلت بخواد که مثل صدای فن لپ تاپ که یه وختا میره رو اعصاب و تَقی درش رو می کوبی به هم که بلکه خفه شه ، یه چیزی رو محکم بزنی تو جمجه ات و خلاص. بعد ولی بازم مثل قبل، دلت نمیاد خلاص. بعد تهش بری یه گوشه سومی و کز کنی و علافی هات رو از سر بگیری تا شب از یه ساعتی که رد شد به خودت بگی : " بسه دیگه. فردا از اول شروع میکنم. همه چی مثل قبل. برو بخواب تا ریست شی" . بعد بخوابی و فردا همه چیز مثل روز قبل.
پ.ن: باتری لپ تاپ رو میشه باز کشید بیرون جای ریست کردن :|