تعمیم قانون سکانس بعد ....
شنبه, ۲۶ مرداد ۱۳۹۲، ۰۹:۳۸ ق.ظ
یک قانون من در آوردی از دوران دبیرستان برام مونده به اسم قانون "سکانس بعد" .
برای توضیحش می تونم ارجاعتون بدم به اکثر فیلم های معمولا کمدی که مثلا یکی از بازیگرها باید برای پیشبرد کاراش و در واقع فیلم بره پیش یکی که خیلی ازش بدش میاد و به فرض دعوا هم باهاش کرده و عذرخواهی کنه ! اما شخصیت مذکور با قاطعیت و در بیشتر مواقع به همراه یک حرکتی مثل کوبیدن روی میز و در برابر عده ی قابل ملاحضه ای اعلام می کنه که " عمرا" این کار رو انجام نمیده ، ولی بلافاصه و در سکانس بعدی نشون داده میشه که نه تنها داره از اون فرد عذرخواهی می کنه که حتی کمی از حد هم گذرونده و مثلا به پای طرف افتاده !!
خوب این اتفاق توی زندگی ما زیاد میفته ، البته معمولا قسمت اولش ، یعنی مثلا همین چند روز پیش من تو خانواده محکم گفتم که هرگز حاضر نیستم برای جی آر ای ازشون پول بگیرم ، ولی خوب تقریبا مطمئنم که سال دیگه دارم با خجالت زیاد یه قرون یه قرون ازشون دستی می گیرم !! :سوت
واقعیت اینه که تا چند وقت پیش همون طور که اصل قانون مال فیلم های کمدی هستش ، مواقعی از این قانون پیش دیگران یاد می کردم که منجر به خنده بشه و یه ذره با دوستان و آشنایان ، با هم به هم بخندیم .
اما یه ذره که فکر کردم دیدم واقعا میشه به خیلی از رفتارها و اتفاقات آدما تعمیمش داد ، یعنی قضیه از جایی شروع شد که یکی از دوستانم که به شدت خودش رو فمنیست میدونه و خیلی ضد پسر نشون میده شکست عشقی خورد ، خیلی هم بد ! یعنی به قول خودش چون از پسرا بدش میاد ، فرد مذکور رو از هزار تا فیلتر رد کرده بوده و حالا که بهش خیانت شده ، دیگه عمرا نمیشه به هیچ مذکری اعتماد کرد !!
راستش اگر خیلی درباره ی عقاید فمنیستیش پیشم اگزجره نکرده بود ، خیلی راحت تر باهاش کنار می اومدم !! یا در واقع اگر به زور نمی خواست بهم اثبات کنه که اصن طرف مهم نیست ، اصن پسرا ارزش فکر کردن ندارن ، الان من راحت تر بهش دلداری می دادم و خودش هم مجبور نبود با هر چی پسر هست رابطه اش رو قطع کنه !!
حرفم اینه که سکانس بعد در واقع بر این اساس به وجود میاد که آدم ها در بعضی عقاید و رفتارها بیش از اندازه افراط می کنن ، که نباید بکنن !! چون وقتی واقعا سکانس بعد اتفاق بیفته باید منتظر باشیم که اطرافیان به جای کمک و هم دردی بهمون بخندن !!
خودم مثلا همیشه درباره ی درس نخوندنم پیش این و اون اغراق کردم ، این قدر روش تاکید کردم و اینقدر هی گفتم حالیم نیست چیزی ، هر وقت که واقعا درس می خونم و مثلا سوال برام پیش میاد و میرم که از بچه ها بپرسم ، بچه ها یه لبخندی می زنن و میگن راحله بازم درس نخوندی ؟؟ بیا ببینم سوالت چیه !؟؟ بعد هم یه جورایی خیلی وقت نمیزارن و ...
خلاصه که پشیمونم
و دوست دارم یه روز بیاد که روم بشه به آدم ها در مواقع مذکور ، رک بگم که آقا جان اینجا داری زیاده روی می کنی ، حق با توئه ولی حواست باشه که شرایط بعدا تغییر می کنه و ممکنه مجبور شی هزاران میلومتر از موضعت عقب بکشی !!!!