تعلیق

تعلیق

به خودم اومدم و دیدم که زندگیم شده پر از ذوق و هیجان و البته اضطراب و کمی هم ترس برای آینده ای پر از عدم قطعیت ها و ناشناخته ها و البته موفقیت ها و شکست ها. آینده ای که به جز یه تصویر تار چیزی ازش ندارم، اما میدونم دارم به سمتش حرکت میکنم و با هر قدمم، خودم و خودش بهش سر و شکل میدیم. این شد که اینجا شد "تعلیق." تعلیقی (انگلیسی: Suspense) که به قول ویکی پدیا جان: " به حس و کشش تنش‌آلود و پرهیجانِ برآمده از موقعیتی غیرقابل‌پیش‌بینی و مرموز گفته می‌شود."

عضویت در خبرنامه معرفی کتاب
کتابخونه

خونده‌های اخیر

The Bell Jar
really liked it
I finished this book more than two weeks ago, and I was too glad I am done with it that totally forgot to write a review, though it has been haunting me since. A semi-autobiographical novel about depression and suicide (and suicidal thou...
بیروت ۷۵
liked it
tagged: soon-to-be-read
همسایه ها
it was amazing
tagged: ادبیات-زندان

goodreads.com

کتابهای رو طاقچه، زیر تخت، توی کیف، توی دست، و به تازگی توی گوش و توی کیندل

Electric Arches
tagged: currently-reading
The Art of the Novel
tagged: currently-reading
آخرین انار دنیا
tagged: ادبیات-جنگ-و-ضد-جنگ and currently-reading
فاوست
tagged: currently-reading

goodreads.com
شبکه اجتماعی جات
بایگانی

تهران - کیف

جمعه, ۲۰ دی ۱۳۹۸، ۱۱:۳۳ ب.ظ

امروز چیزی در من مرد که هرگز برنخواهد گشت

ما فقط تاریخ رو زندگی نمیکنیم

 

تجسم سوگم، و تجلی خشم، و‌ تصویر بی‌کیفیتی از مرگ،

و مُشتی که جونی در بدنش نمونده اما مستاصل به هوا پرتاب میشه تا شاید کسی از این تباهی مطلق نجاتش بده

 

بی پناه‌ترینیم
بی قرارترینیم
و تنهاترین

 

میترسیم و پایانی هم بر این ترس نیست
ناتوانیم و کسی هم در این برزخ همراهمون نیست

 

ما یتیمیم،‌
یتیم

 

 

 

#هواپیمای_اوکراین

 

 

 

 

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۸/۱۰/۲۰
راحله عباسی نژاد

نظرات  (۱)

به معنای واقعی کلمه جو زده. دادا نشستی کانادا شوهرت هم که دکتر تو آمریکا. خواهرت هم که تو وزارت بهداشت. چه سختی کشیدی تو عمرت؟ چی دیدی از بدبختی مردم؟ سر اینا فقط یه چی ازت کم شد؟ نکنه ترسیدی تو هم شاید جزئشون میبودی؟؟

 روزی هزار نفر ممکنه سر بی عرضگی مسئولین از بی پولی و بی غذایی بمیرن. یه سر برو سیستان بلوچستان بزن. خوزستان. کهگلویه. رفتی ببینی که الان میگی یه چی از من کم شد..؟!؟!؟!؟!؟!؟

اما چون اینا به اصطلاح " فرهیخته" بودن باید یه چی ازت کم شه یا کیونت پاره شه سرش؟؟
بخدا مردن هم اختلاف طبقاتی توش اومده.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی